حرف های من در کُما

در کما نیستم! از بیمارستان مرخص شدم و راهی تیمارستان هستم.. ماجرای آن چهار نفر را می گویم!

حرف های من در کُما

در کما نیستم! از بیمارستان مرخص شدم و راهی تیمارستان هستم.. ماجرای آن چهار نفر را می گویم!

ابتذالی که نبود!

هر بار که به بلاگ اسکای سر میزنم!

دلتنگ تر .......

و بیشتر نگران می شوم از اینکه اینجا هم کم کم

به وضعیّت بلاگفا و میهن بلاگ و چند جای دیگر نزدیک می شود

که نوشته های ابتذال  توسط نو نویسندگان در صدم ثانیه ها

به روز می شود

و بد تر اینکه در اکثریت مطلقند. اینان!

خونه

حالا من موندم و این ویروونه ها

پر خشم و کینه ی دیوونه ها......

 

خیلی بد شد! ساختنی در کار نیست

تمام شد!

تولّد

ما................

تولّد خیلی ها یادمه

در حالی که حتّی نصفشونم نمی دونن تولد من کیه؟؟!!

اشکال نداره حتّی خدا هم انگار یادش رفته

همین شاید باعث بشه روز تولد من به ابتذال کشیده نشه!

خوش باشین

من تولّداتونو تبریک میگم!

اگه تولدمنو یادتون بود که ممنونم!

اگه نبود هم   اشکال نداره عزیزم!

دندان سرد

امروز حتّی یک بار هم مسواک نزدم!

یکی به داد دندان هایمان برسد

که سرما سخت سوزان است!

همین طور بی کار می گردیم!

نه آهنگ جدیدی هست برای دی ال

نه عکس جدید و زیبایی که بشه روش کار کرد

و نه کسی یه حرف درست تو وبلاگش می نویسه

.......

فقط می گذرونیم به بحث با کودکانی که بی نتیجه!