وقتی دکتر عمران توی دو ترم فقط تونست ۵ واحد بگذرونه...
هیچ کس نگفت چرا...
یعنی بعضیا گفتن ولی اونایی که باید می دونستن و می گفتن
نه...!
وقتی عموی دکتر عمران رفت هیچ کس ندانست!
وقتی سه ماه بعد مادربزرگ عزیزش رفت هم ..
بعضیا فهمیدن..
امّا نه به خاطر اون...!!
آره عزیزم به خاطر یک مدعی ..که همیشه مثل خیلی های دیگه فکر میکنه
قاطیه.. داغونه....!!
اینطوری شد که خسته شد دکتر عمران...
دکتر عمران ولی فحش نداد .. واقعیت را گفت!!