حرف های من در کُما

در کما نیستم! از بیمارستان مرخص شدم و راهی تیمارستان هستم.. ماجرای آن چهار نفر را می گویم!

حرف های من در کُما

در کما نیستم! از بیمارستان مرخص شدم و راهی تیمارستان هستم.. ماجرای آن چهار نفر را می گویم!

کمی بخندیم!

دخترک سال ۸۱ اول دبیرستان بوده!!!

و می گوید من فلان وبلاگ را از زمانی که اول دبیرستان بودم می خوانم

( آنهم وبلاگی که آرشیوش از ۸۳ ست!)

یعنی همان سالی که هنوز سرویس وبلاگ در ایران وجود خارجی نداشت!!

فکر کن چقدر خوشگل می تواند باشد! آدم!