حرف های من در کُما

در کما نیستم! از بیمارستان مرخص شدم و راهی تیمارستان هستم.. ماجرای آن چهار نفر را می گویم!

حرف های من در کُما

در کما نیستم! از بیمارستان مرخص شدم و راهی تیمارستان هستم.. ماجرای آن چهار نفر را می گویم!

بکن رختو

ببین عزیزم!!

به خاطر برگشتن یه دوست دور به یه وبلاگ من هم به اینجا برگشتم

..

نمی دانم خاصیت خوبی ست  یا بد!!

که نمی توانم از خیلی چیز ها جدا شوم!!

هر آدمی که حتی یک هفته هم دیده باشمش!!

و اینجا...

که فکر م کردم دیگر برنگردم..ولی بازم دلم نیومد حذفش کنم..

و حالا... هیچی دیگه اینطوری...

نمی دونم بی حجاب تر شدم یا محافظه کار تر ..

باید دید!!!! و شناخت!

حواستو جمع کن عزیزم!

خوب نگاه کن به من!!

از همه ی کسایی که بدون من اینجا رو می خوندن دعوت می کنم بیان و با این تفاوت که ایندفه من می دونم...

و می خوام راحت‌تر باشیم!!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد